اختلال دوقطبی، که به آن “اختلال خلقی-عاطفی” نیز گفته میشود، یکی از اختلالات شایع سلامت روان است که بر نحوه احساس، تفکر و رفتار فرد تأثیر میگذارد. این اختلال با نوسانات خلقی غیرمعمول و شدید مشخص میشود که شامل دورههای شیدایی (مانیا و یا هیپومانیا) و افسردگی باشد.
افراد دارای اختلال دوقطبی در بین دو حالت خوشی و ناراحتی قرار دارند که برخلاف نوسانات خلقی معمولی که گاه به گاه همه ما تجربه میکنیم، نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی شدت، طول و پیامدهای منفی بیشتری دارد و میتوانند بر روابط، شغل و عملکرد کلی فرد در زندگی روزمره تأثیر منفی و قابل توجهی بگذارند. در این مقاله به صورت جامع این اختلال را بررسی می کنیم و به راهکار های درمان اختلال دوقطبی اشاره خواهیم کرد.
نشانگان اختلال دوقطبی چیست
اختلال دوقطبی یک اختلال روانی است که به تناوب بین دو حالت مختلف شناخته شده است: حالت افسردگی و حالت مانیا یا هیپومانیا. این دو حالت به عنوان دو قطب مختلف Bipolar Disorder شناخته میشوند. نشانگان اختلال دوقطبی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- افسردگی: در این حالت، شخص مبتلا به اختلال دو قطبی تجربه افسردگی عمیقی را میکند. این افسردگی نه تنها معمولی نیست، بلکه به گونهای شدید و اغلب خطرناک است. علائم افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- احساس غم و اندوه و ناامیدی مداوم
- از دست دادن علاقه به فعالیتها
- تغییرات در اشتها و خواب
- مشکل در تمرکز و تفکر
- احساس خستگی و بی حالی
- افکار مرگ و خودکشی
- مانیا: مانیا (Mania) که به آن شیدایی هم گفته میشود، یک دوره از افزایش شدید خلق و خو، انرژی و فعالیت است که در اختلال دوقطبی نوع I دیده میشود. شامل موارد زیر باشند:
- احساس سرخوشی، هیجان یا نشاط غیرمعمول
- افزایش انرژی یا فعالیت
- کاهش نیاز به خواب
- پرحرفی یا صحبت کردن سریع
- پرش افکار یا پرت شدن حواس
- افزایش فعالیتهای پرخطر یا بیپروا
- اعتماد به نفس بیش از حد یا بزرگنمایی
- رفتارهای پرخاشگرانه یا تحریکپذیر
- رفتارهای impulsiv و پرخطر: خریدهای بیاندازه و یا رفتارهای جنسی بیرویه و …
- هیپونیا: هایپومانیا (Hypomania) یک دوره موقت از افزایش غیرمعمول انرژی، خلق و فعالیت است. این حالت خفیفتر از مانیا (شیدایی) است که در اختلال دوقطبی نوع II دیده میشود. افرادی که دچار هایپومانیا میشوند ممکن است احساس کنند بسیار پرانرژی، خوشحال، خلاق و پرحرف هستند.
- احساس سرخوشی، هیجان یا نشاط غیرمعمول
- افزایش انرژی یا فعالیت
- کاهش نیاز به خواب
- پرحرفی یا صحبت کردن سریع
- پرش افکار یا پرت شدن حواس
- افزایش فعالیتهای اجتماعی یا شغلی
- افزایش عزت نفس
- کاهش مهارت قضاوت
برخلاف تصور رایج، یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی نمیتواند همزمان دچار مانیا و افسردگی باشد. این نوسانات خلقی به صورت ادواری و متناوب رخ میدهند. مانیا و هیپومانیا معمولاً کوتاهتر هستند و دو تا سه روز در افراد مبتلا به اختلال بایپولار نوع یک و حدود یک هفته تا ده روز در افراد مبتلا به اختلال بایپولار نوع دو طول میکشند. اما دوره های افسردگی به نسبت بیشتر است و معمولا تایم های بیشتری بیمار در این دوره میماند. البته باید در ادامه به این نکته اشاره کنیم که شدت و مدت زمان این نوسانات خلقی میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد.
طیف و انواع اختلالات دوقطبی
اختلال دو قطبی یک اختلال روانی است که با تغییرات نموداری در خلال وضعیتهای خواطری مانند افسردگی و مانیا (هیپومانیا یا مانیا) مشخص میشود. این اختلال به طور عام به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
اختلال دوقطبی نوع I
به طیف اختلال دوقطبی نوع یک (Bipolar I Disorder) نگاهی دقیقتر بیندازیم. این طیف از اختلال بایپولار شامل دورههای مانیا یا هیپومانیا شدید است که معمولاً با دورههای افسردگی نیز همراه است، اما دورههای افسردگی در تشخیص این اختلال ضروری نیست. در دورههای مانیا، فرد افزایش شدیدی در انرژی و فعالیت تجربه میکند. احساس شادی یا سرخوشی شدید، کاهش نیاز به خواب، افکار مسابقهای، قضاوت ضعیف و همچنین امکان دارد دچار رفتار های روانپریشی مانند توهم و هذیان نیز دچار شود.
در دورههای افسردگی، فرد احساسات غم و ناامیدی شدیدی تجربه میکند و از علاقه به فعالیتها و لذت بردن از زندگی محروم میشود. مشکلات خواب و تمرکز، خستگی و بیحالی، افکار مرگ و خودکشی نیز از علائم دورههای افسردگی در اختلال دوقطبی نوع یک میباشند.
اختلال دوقطبی نوع II
حالا به طیف اختلال دوقطبی نوع دو (Bipolar II Disorder) میپردازیم. در این طیف، فرد دورههای هیپومانیا (شیدایی خفیف) و دورههای افسردگی شدید را تجربه میکند. در دورههای هیپومانیا، فرد افزایشی در انرژی و فعالیت های خود تجربه میکند، اما این افزایش به میزان مانیا در اختلال دوقطبی نوع یک نیست. افراد مبتلا به این طیف معمولاً در طول دورههای هیپومانیا علائم روان پریشی مثل توهم یا هذیان را تجربه نمیکنند. در دورههای افسردگی ماژور، علائم شبیه به اختلال دوقطبی نوع یک دیده میشود.
اختلال دوقطبی سیکلوتیمیک
اختلال دوقطبی سیکلوتیمیک (Cyclothymic Disorder) یک نوع خاص از اختلال بایپولار است که با نوسانات خفیف تر بین شادی و افسردگی مشخص میشود. در این اختلال، فرد دورههای هیپومانیا (شیدایی خفیف) و دورههای افسردگی خفیف را تجربه میکند، اما علائم هر کدام از این دورهها به اندازه کافی شدید نیست تا بتوان آن را به عنوان اختلال دوقطبی نوع یک یا دو دستهبندی کرد.
در دورههای هیپومانیا، فرد معمولاً افزایشی در انرژی و فعالیت تجربه میکند، اما این افزایش نه به اندازهای است که به عنوان مانیا در نظر گرفته شود. همچنین، در این دورهها، افراد معمولاً بدون علائم روان پریشی هستند.
در دورههای افسردگی خفیف نیز، علائم مشابه اختلال افسردگی را میتجربه که شامل احساس غم و ناامیدی، کاهش علاقه به فعالیتها، مشکلات خواب و تمرکز، و افکار منفی مانند افکار مرگ است. اما همچنین باید توجه داشت که این علائم نه به اندازهای شدید است که به عنوان افسردگی در اختلال دوقطبی نوع یک یا دو در نظر گرفته شود.
در کل، اختلال دوقطبی سیکلوتیمیک ممکن است برای مدت حداقل دو سال یا بیشتر ادامه داشته باشد و در طول این مدت، نوسانات خلقی مداوم بین دورههای هیپومانیا و افسردگی خفیف رخ میدهد.
علت اختلال دو قطبی
علت دقیق بیماری دو قطبی هنوز کاملاً مشخص نشده است و به عنوان یک مسئله پیچیده روانی در نظر گرفته میشود. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که اختلال دو قطبی به عنوان یک مسئله ژنتیکی و زیستی تداوم دارد و تعدادی عامل ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند. در زیر عوامل مهمی که به عنوان ممکنترین عوامل مؤثر در این اختلال روانی مطرح میشوند، آمده است:
-
عوامل ژنتیکی: ابتلا به اختلال دوقطبی بیشتر از همه به ارث و ژنتیک مرتبط است. مطالعات دوقلوهای همسان نشان داده است که وجود بیماری در یک قل، احتمال ابتلا به بیماری را در قل دیگر افزایش میدهد. برخی از ژنها که در کنترل مواد شیمیایی مغزی دخالت دارند سبب بروز بیماری های ژنتیکی میشوند.
-
عوامل بیولوژیکی: در اختلال دوقطبی، تغییرات در عملکرد مغز و تعادل مواد شیمیایی مغزی نقش مهمی ایفا میکند. برای مثال، اختلال در نوروترانسمیترها مانند سروتونین و نوراپینفرین میتواند باعث تنظیم ناپایدار حالت روحی شود.
-
عوامل محیطی: مواردی مانند استرسهای زندگی، رویدادهای بزرگ زندگی مانند از دست دادن کسی عزیز یا مشکلات مالی، و سوء مصرف مواد مخدر و الکل میتوانند بر روی افرادی که ژنتیکیاً به اختلال دوقطبی حساس هستند، تأثیر بگذارند و باعث افزایش خطر ابتلا به این بیماری شوند.
مهم است بدانید که بیماری دو قطبی به عنوان یک مسئله پیچیده ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی تداوم دارد و هنوز به یک علت خاص و مشخص نسبت داده نمیشود.
عوامل تشدید کننده اختلال دوقطبی
عواملی که میتوانند به تشدید علائم اختلال دوقطبی منجر شوند عبارتند از:
- استرس: استرسهای روزمره، مانند مشکلات در روابط، مسائل مالی، مشکلات کاری و سایر فشارهای زندگی میتوانند عوارض روانی را تشدید کنند.
- نامنظمی در خواب: نقص در الگوی خواب میتواند علائم روانی را بدتر کند و به تنش و استرس بیشتری منجر شود.
- مصرف مواد مخدر و الکل: مصرف مواد مخدر و الکل میتواند عوارض روانی را تشدید کند و به افزایش شدت اپیزودهای مانیا یا افسردگی منجر شود.
- قطع یا تغییرات در مصرف داروها: قطع یا تغییرات در داروهای مصرفی برای کنترل اختلال دوقطبی میتواند به بازگشت علائم و شدت آنها منجر شود.
تشخیص اختلال دوقطبی بر اساس DSM-5
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) مبنای تشخیص اختلالات روانی از جمله اختلال دوقطبی توسط متخصصان بهداشت روان است. برای دریافت تشخیص اختلال دوقطبی بر اساس DSM-5، فرد باید مجموعه ای از معیارها را داشته باشد که به شرح ذیل است:
معیارهای کلی:
- علائم باید برای مدت قابل توجهی (معمولاً حداقل دو هفته) تداوم داشته باشند و منجر به پریشانی یا اختلال قابل توجه در عملکرد شغلی یا زندگی روزمره شوند.
- علائم را نمی توان به طور کامل به اثرات مواد مخدر، داروها یا سایر شرایط پزشکی نسبت داد.
- علائم نشان دهنده اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روان پریشی نیستند.
معیارهای خاص برای انواع مختلف اختلال بایپولار:
- اختلال دوقطبی نوع یک:
- تجربه حداقل یک دوره شیدایی کامل.
- ممکن است شامل دوره های افسردگی اساسی نیز باشد، اما ضروری نیست.
- اختلال دوقطبی نوع دو:
- تجربه حداقل یک دوره افسردگی اساسی.
- تجربه حداقل یک دوره هیپومانیا.
- اختلال سیکلوتیمیک:
- نوسانات خلقی بین دوره های هیپومانیک و افسردگی خفیف به مدت حداقل دو سال.
- دوره های بدون علائم بیش از دو ماه طول نمی کشد.
تفاوت اختلال دوقطبی در زنان و مردان
علائم اختلال دوقطبی ممکن است در مردان و زنان متفاوت باشند، اما این تفاوتها بر اساس تحقیقات و مشاهدات کمتری نسبت به تفاوتهای جنسیتی در اختلال دوقطبی وجود دارد. با این حال، برخی از تفاوتهای ممکن شامل موارد زیر است:
ویژگی | زنان | مردان |
الگوی مانیا | بیشتر موضوعی و انتقالی | بیشتر خشونتآمیز و هیجانی |
الگوی افسردگی | بیشتر با تنفر از خود، اضطراب و علائم جسمی | بیشتر با خشم و تحریکپذیری |
تأثیر هورمونها | تغییرات هورمونی میتواند باعث نوسانات خلقی شود | تأثیر قابل توجهی ندارد |
میزان ابتلا به انواع | بیشتر در معرض ابتلا به نوع 2 | نرخ مشابه در همه انواع |
سن شروع | ممکن است در سنین پایینتری شروع شود | نرخ مشابه در هر دو جنس |
میزان خودکشی | نرخ بالا | نرخ پایین |
تفاوت اختلال دو قطبی با اسکیزوفرنی در چیست؟
تشخیص افتراقی بین اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی به دلیل وجود علائم همپوشانی بین این دو بیماری روان پیچیده است. با این حال، درک تفاوتهای کلیدی بین این دو اختلال میتواند به تشخیص دقیقتر و در نهایت درمان مناسبتر منجر شود.
- خلق و خو: در اختلال دوقطبی، نوسانات خلقی معمولاً بین دورههای مانیا و افسردگی اتفاق میافتد. اما در اسکیزوفرنی، خلق و خو معمولاً پایدارتر است و تغییرات اندکی در طول زمان دارد.
- توهمات و هذیانها: در اختلال دوقطبی، توهمات و هذیانها معمولاً با خلق و خو مرتبط هستند و در دورههای مانیا و افسردگی شایعتر هستند. اما در اسکیزوفرنی، توهمات و هذیانها ممکن است به صورت مستقل از خلق و خو ظاهر شوند و شامل توهمات شنیداری و بینایی بیانگیزه هستند.
- گفتار و تفکر: در اختلال دوقطبی، تفکر و گفتار معمولاً با نوسانات خلقی متناسب است، اما در اسکیزوفرنی، تفکر و گفتار اغلب بیارتباط و آشفته است و ممکن است برای فهمیدن افکار فرد دشوار باشد.
- عملکرد: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در زندگی روزمره و عملکرد شغلی و اجتماعی خود تحت تأثیر نوسانات خلقی قرار بگیرند، اما با درمان مناسب میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند. اما در اسکیزوفرنی، علائم از جمله توهمات و هذیانها میتوانند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد روزمره و اجتماعی فرد داشته باشند و نیازمند درمان مداوم هستند.
بنابراین، بررسی دقیق علائم و ویژگیها و توجه به تفاوتهای کلیدی بین این دو اختلال میتواند در تشخیص صحیح و درمان موثر کمک کننده باشد.
تست برای اختلال دوقطبی
اختلال دو قطبی با یک تست واحد قابل تشخیص نیست. پزشکان برای تشخیص این بیماری از ترکیبی از ارزیابی ها، از جمله مصاحبه های بالینی، ارزیابی های روانپزشکی و معاینات فیزیکی استفاده می کنند.
اگر در طی این ارزیابی ها به شما تشخیص اختلال دو قطبی داده شود، مهم است که به یاد داشته باشید که تنها نیستید و این بیماری قابل درمان است. با درمان مناسب، اکثر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می توانند زندگی سالم و پرباری داشته باشند.
اختلال دوقطبی چقدر طول میکشد؟
اختلال دوقطبی یک بیماری مزمن است که نیازمند مداومت در درمان و مراقبت است. مدت زمان درمان اختلال بایپولار بسیار متغیر است و بسته به عوامل مختلفی از جمله شدت علائم، پاسخ به درمان، پایداری علائم و همکاری فرد ممکن است متفاوت باشد.
برخی افراد ممکن است به درمانها بهتر و سریعتر پاسخ دهند و بهبود آنها نسبت به دیگران سریعتر اتفاق بیافتد، در حالی که برخی افراد نیاز به مداومت و پیگیری درمانی دارند تا بهبود مشاهده کنند. همچنین، مشارکت فعال فرد در درمان و پیروی از راهنماییها و دستورات پزشک نقش بسیار مهمی در مدت زمان درمان دارد و میتواند تأثیر بسزایی بر نتیجه نهایی درمان داشته باشد.
رواندرمانی اختلال دوقطبی در تهران
روان درمانی میتواند به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند تا با علائم خود مقابله کنند و مهارتهای مقابلهای را یاد بگیرند. انواع مختلف روان درمانی برای اختلال دوقطبی وجود دارد که برای بهود این بیماری بهتر است در کنار دارو درمانی پیگیری شود، در اینجا به پنج نوع رایج رواندرمانی برای اختلال دوقطبی می پردازیم:
1. درمان شناختی رفتاری (CBT)
CBT به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک می کند تا الگوهای تفکر و رفتاری منفی را که می تواند علائم آنها را بدتر کند، شناسایی و تغییر دهند. در CBT، افراد یاد می گیرند که چگونه افکار خود را به چالش بکشند و الگوهای تفکر منفی را با افکار واقع بینانه تر و مثبت تر جایگزین کنند. آنها همچنین مهارت های مقابله ای را برای مدیریت استرس و نوسانات خلقی یاد می گیرند.
مثال: فردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است ممکن است این باور منفی را داشته باشد که “من هرگز به اندازه کافی خوب نیستم.” یک درمانگر CBT می تواند به این فرد کمک کند تا این باور را به چالش بکشد و شواهدی را پیدا کند که نشان می دهد این باور درست نیست. درمانگر همچنین می تواند به این فرد کمک کند تا الگوی تفکر جایگزینی مانند “من به اندازه کافی خوب هستم و لیاقت شاد بودن را دارم” را توسعه دهد.
2. درمان مبتنی بر ذهن آگاهی
ذهن آگاهی به معنای تمرکز بر لحظه حال و پذیرش افکار و احساسات بدون قضاوت است. درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در کاهش استرس، اضطراب و علائم افسردگی کمک کند.
مثال: در یک تمرین ذهن آگاهی، فرد ممکن است از او خواسته شود که روی تنفس خود تمرکز کند و متوجه افکار و احساسات خود شود که بدون قضاوت از ذهن او عبور می کنند. این می تواند به فرد کمک کند تا یاد بگیرد که با افکار و احساسات خود به روشی سالم تر کنار بیاید.
3. درمان بین فردی (IPT)
IPT بر روابط بین فردی و نحوه تأثیر آنها بر خلق و خو تمرکز دارد. IPT می تواند به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و ایجاد روابط سالم تر کمک کند.
مثال: در IPT، یک درمانگر ممکن است به فردی که در روابط خود با مشکلاتی روبرو است، کمک کند تا الگوهای تعاملی منفی را شناسایی کند و راهکارهایی برای بهبود ارتباطات خود با دیگران ایجاد کند.
4. روان درمانی گروهی
روان درمانی گروهی شامل شرکت در جلسات گروهی با سایر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. روان درمانی گروهی می تواند به افراد در به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، یادگیری از یکدیگر و دریافت حمایت از دیگران کمک کند.
5. روانکاوی
درمان اختلال دوقطبی با روانکاوی معمولاً شامل جلسات مشاوره است که در آن فرد با مشاور خود بر روی تحلیل و فهم عمیقتر عواطف، افکار و رفتارهای خود کار میکند. این فرآیند میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای ناخودآگاه خود را درک کند و از طریق شناخت این الگوها، به تغییر آنها بپردازد. این درمان میتواند به فرد کمک کند تا بهترین راهکارهای ممکن برای مدیریت و مقابله با عوارض اختلال دوقطبی را شناسایی کند و بیشتر درک و هماهنگی با خودش داشته باشد.
مثال:یک فرد با اختلال دوقطبی دوره افسردگی شدیدی را تجربه میکند و به دنبال تجربههای منفی زیادی در زندگیاش احساس ترس، اضطراب و بیرمقی میکند. او به مشاوره روانکاوی مراجعه میکند تا بهترین راه برای مدیریت این علائم را پیدا کند. در جلسات مشاوره، مشاور با این فرد درباره تجربیات قبلی، الگوهای رفتاری و افکار ناخودآگاهش بحث میکند.
دارودرمانی اختلال دوقطبی
درمان اختلال دوقطبی اغلب شامل مصرف داروهای مختلف است که برای کنترل علائم مانیا، افسردگی و تثبیت خلق و خو استفاده میشوند. برخی از داروهای معمولاً مورد استفاده در این درمان عبارتند از:
تثبیتکنندههای خلق و خو
درمان اختلال دوقطبی معمولاً با استفاده از تثبیتکنندههای خلق و خو آغاز میشود. این داروها مانند لیتیم، والپروات سدیم، لاموتریژین و کربامازپین به عنوان معالجه اصلی برای کاهش شدت دورههای مانیا و افسردگی استفاده میشوند.
برای مثال، لیتیم به عنوان یکی از داروهای اولین خط درمان اختلال دوقطبی شناخته میشود و عمدتاً برای کنترل علائم مانیا مورد استفاده قرار میگیرد. والپروات سدیم نیز از داروهای مؤثر در کنترل علائم مانیا است که معمولاً برای افرادی که به لیتیم پاسخ نمیدهند، تجویز میشود.
ضدافسردگی
برخی از افراد ممکن است به داروهای ضدافسردگی نیز نیاز داشته باشند، اما باید با احتیاط و تحت نظر پزشک مصرف شوند تا از افزایش خطر دورههای شیدایی جلوگیری شود. این داروها اغلب به عنوان تکمیلی به تثبیتکنندههای خلق و خو استفاده میشوند تا کمک کنند علائم افسردگی را کاهش دهند.
برای مثال، مصرف آنتی کولینرژیک هایی مانند نورتریپتیلین یا آنتی دپرسانت ها سروتونین و نوراپینفرین، میتواند در کنترل علائم افسردگی کمک کند.
ضد روانپریشی
ضد روانپریشیها همچنین میتوانند در کنترل علائم مانیایی مفید باشند. داروهایی مانند هالوپریدول، کوئتیاپین و اولانزاپین به عنوان معالجهکنندههای مانیایی مورد استفاده قرار میگیرند. این داروها عمدتاً برای کنترل افکار و رفتارهای هیجانی شدید مانند هالوسیناسیونها و وسواسها استفاده میشوند.
به طور کلی، استفاده از داروهای ضد روانپریشی در اختلال دوقطبی باید توسط پزشک مورد تأیید قرار گیرد و با دقت و تحت نظر پزشک تنظیم شود.
سبک زندگی افراد دوقطبی چگونه باشد؟
سبک زندگی افراد دوقطبی میتواند تأثیر مستقیمی بر مدیریت اختلال دوقطبی و کیفیت زندگی آنها داشته باشد. در اینجا چند نکته مهم در مورد سبک زندگی افراد دوقطبی ذکر میشود:
-
روند منظم: داشتن یک روند زندگی منظم و قابل پیشبینی میتواند به فرد کمک کند تا استرس را کاهش دهد و علائم اختلال دوقطبی را کنترل کند. برنامهریزی زمان، ایجاد روالهای روزانه، و حفظ تعادل بین کار و استراحت از جمله اقداماتی هستند که میتواند مفید باشند.
- مراقبت از سلامت فیزیکی: تمرین منظم، خوردن مواد غذایی سالم و تغذیه درست و خواب کافی میتواند بهبود روحیه و استقامت فیزیکی را تقویت کند و در کنترل علائم اختلال دوقطبی مؤثر باشد.
- مدیریت استرس: یادگیری راهکارهای مدیریت استرس مانند تکنیکهای تنفس عمیق، مدیتیشن، و یوگا میتواند به فرد کمک کند تا با تغییرات روحی و استرسهای زندگی بهتر مقابله کند.
-
ترکیب کار و استراحت: تلاش برای ایجاد تعادل میان کار و استراحت بسیار مهم است. فعالیتهای خلاقانه و لذتبخش در کنار زمانهای استراحت و تفریح میتوانند به بهبود حالت روحی و کنترل علائم اختلال دوقطبی کمک کنند.
درمان اختلال بایپولار با نورسین
مشاوران نورسین میتوانند به شما یا به فرد مورد نظرتان در مواجهه با علائم اختلال دو قطبی کمک کنند. از طریق مشاوره فردی یا خانوادگی و استفاده از وبینارها و منابع آموزشی، میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد این اختلال و راههای مدیریت آن کسب کنید. همچنین، با روانشناسان مجرب در این زمینه مشورت کنید و بهترین راهکارها و راهبردهای ممکن را برای شما و یا فرد مورد نظر خود ارائه بگیرید.
برخی از منابع: https://prezi.com/p/7dr2hw-nrnpp/bipolar/ https://www.apa.org